زبان و ادبیات

زبان و ادبیات

زبان یا گویش بختیاری از گویش های رایج ایرانی است که، زبان شناسان آن را ذیل سرشاخه زبان پارسی قرار داده اند. بسیاری از محققان معتقدند، گویش بختیاری مشابهت فراوانی با زبان پارسی میانه دارد که در دوره ساسانیان رواج داشته است و برخی نیز آن را از مشتقات زبان پارسی باستان برشمرده یا با به طور کلی با زبان پارسی باستان یکی دانسته اند: «گویش بختیاری در حقیقت همان زبان پهلوی عهد ساسانیان است۴». برخی نیز از این گویش تحت عنوان زبان مستقل یاد می کنند. در مجموع با تمام ویژگی هایی که این گویش اصیل ایرانی در خود نهفته دارد، می توان آن را شاخه ای از زبان پارسی ایران باستان دانست. این گویش در طول قرن ها اصالت خود را از دست نداده و اختلاط و امتزاج کمتری با زبان ها و گویش های بیگانه داشته است. شاید اساسی ترین دلیل آن شیوه زندگی کوچ نشینی و ویژگی های جغرافیایی سرزمین بختیاری بود؛ که موجب گردید، در مقابل اقوام مهاجم مقاومت نموده و فرهنگ خود را از تغییرات اساسی و نیز از گزند تحولات خارجی و دگرگونی های سریع که سایر گویش ها به آن دچار شده اند، مصون دارد.

پژمان بختیاری محقق و شاعر نامدار معاصر، در همین زمینه می نویسد: «هنگامی که سرگرم تهیّه فرهنگ و دستور برای گویش بختیاری بودم دریافتم که پیوستگی آن لهجه با زبان پهلوی و اندکی هم با لسان پارسی باستان، خیلی عمیق تر از گویش های دیگر ایران زمین است. از این رو مطمئن شدم که بختیاریان یکی از کهنسال ترین اقوام آریائی هستند که توانسته اند قرن ها در پناه جبال سر به فلک کشیده و پوشیده از جنگلهای انبوه، [زندگی] استقلال گونه ای داشته و خود را از تعرّض جهانگیران و به ویژه بیگانگان حفظ کنند به همین علّت زبانشان تا حدّی خالص، نژادشان تقریباً سالم، سنن و عاداتشان تحقیقاً محفوظ، حتی اشعارشان کاملاً بر قرار پیشین باقی مانده، تابع افاعیل عروضی عرب نشده است»۵ و در جایی دیگر عنوان می نماید: «شعر بختیاری هنوز رنگ روزگار ساسانی را از دست نداده و تابع عروض عربی و فارسی نشده است. هنوز اشعار بختیاری به صورت هجایی باقی مانده، مصراعهای دوازده هجایی و بیشتر دارد و رایج ترین بحور شعر بختیاری دارای نوزده سیلاب است که از حیث وزن تقریباً همانند این مصراع است: «مه من ز دوریت به جان رسیدم…»۶ لذا می بینیم که شعر و ادب بختیاری نیز برخاسته از همین ریشه و تحت تاثیر قواعد آن است.

شعر بختیاری از آغاز تادوره مشروطه:

در قرون گذشته، به دلیل مقتضیات زندگانی بختیاری ها، ادبیات سرزمین بختیاری بیشتر در قلمرو «ادبیات شفاهی و عامیانه» شکل گرفته است. بخش مهمی از سروده های گویشی بختیاری در حوزه ادبیات شفاهی، در قالب ترانه ها، افسانه ها، سوگواره ها و اشعار حماسی است که در اوزان عروضی شعر کلاسیک فارسی نمی گنجند. حوزه ادبیات شفاهی و عامیانه بختیاری بسیار وسیع، متنوع و با پیشینه تاریخی طولانی است .وجود واژگان فراوان پارسی باستان در این گونه ی شعر، از قدمت دیرینه آن حکایت دارد.

فرهنگ بختیاری در قالب این نوع ادبیات، بسیار غنی و سرشار از آثار و اشعار ناب است که ریشه در ادبیات ایران باستان دارد. اما به دلیل روحیه آزادی خواهی این قوم و مجبور بودن به جابجایی و زندگی در شرایط سخت و نیز در کشاکش جنگ ها و نبردها، و محرومیت های شدید، ادبیات مکتوب در قرون گذشته از بین رفته و یا اجباراً دیرتر شکل گرفته است. از این رو در می یابیم که اغلب آثار مکتوب در ادبیات بختیاری به تدریج از دوران صفویه به بعد ثبت شده است. در مورد دوره های قبل از آن برخی محققان معتقدند: «احتمال وجود شاعران دیگری هم در بختیاری بوده که خبر و اثرش به زمان ما نرسیده و به سبب تدوین نشدن آثار و یکجا نشین نبودن ایل بختیاری دست به دست شده و از بین رفته اند.»۷

البته در گستره وسیع تر از شاعران لر زبان متعددی در منابع نام برده شده است که در دوره های قبل از این، به «گویش لری» شعر سروده اند. در گستره قوم لر، از نخستین شاعران که به گویش لری شعر سرود، «بابا طاهر عریان» در قرن پنجم هجری است. و از قدیم ترین شاعران بختیاری «…میرزا حسن واهب [واهب مالمیری] است که در تذکره ها نامش ثبت شده و معاصر شاه عباس بوده و ماده تاریخ سر در مسجدشاه «شد درِ کعبه در صفاهان باز» که مطابق با سال ۱۰۴۵[هجری قمری] می شود از اشعار اوست»۸ البته در برخی منابع از شاعران «لر زبان» دیگری نام برده شده است که در دوره های قبل از این، به «گویش لری» شعر سروده اند. از افراد دیگر و از جمله آغازگران سرایش شعر به گویش بختیاری، «حسینقلی خان، ایلخانی بختیاری» (۱۲۳۷ ـ ۱۲۹۹هق) است. که معاصر با دوره قاجاریه (ناصرالدین شاه) بود.

شعر بختیاری ازدوره مشروطیت تا انقلاب اسلامی:

در دوران مشروطیت که در اثر تحولات مشروطه، مکتب شعری خاصی مبتنی بر مضامین اجتماعی و سیاسی در ایران پدید آمد، در حوزه گویش بختیاری نیز به دلیل نقش اساسی بختیاری ها در نهضت مشروطه، و اثر گذاری متقابل، شیوه جدیدی متولد گردید. در این سبک شاعران بختیاری علاوه بر نقش آفرینی در حوزه های سیاسی و اجتماعی، بازگشت به هویت فرهنگی و تاریخی بختیاری را فرا روی خود قرار دادند. در این دوره ضمن اینکه اشعار به گویش بختیاری رواج بیشتری یافت، از مضامین غنی فرهنگ بختیاری نیز بهره بیشتری می گرفت و با سرودن رنج نامه هایی در بیان دردها و آلام مردم بختیاری در قالب طنز، به مسائل جامعه بختیاری پرداختند. از سوی دیگر مضامین دینی و سرودن اشعار در منقبت اهل بیت(ع) و توجه به ارزش های دینی در شعر بختیاری نمود آشکاری داشت.

در دوره مشروطه و پس از آن شاعران زیادی در سرزمین بختیاری پای در عرصه شعر و ادب نهاده اند که بسیاری از آنان ضمن تسلط بر زبان و ادبیات فارسی معیار، همچون دیگر شاعران ایران زمین،ضمن سرودن اشعار خود به زبان فارسی، آثاری نیز با گویش بختیاری ارائه نمودند و در این میان تعدادی از شاعران بختیاری نیز به صورت ویژه به سرودن اشعار خود به گویش بختیاری پرداختند. از پیشگامان برجسته و مشهور شعر بختیاری در ین دوران، می توان از «ملازلفعلی بختیاری(۱۲۶۰ـ ۱۳۴۰ ه.ش) و «داراب افسر بختیاری» (۱۲۷۹ـ۱۳۵۰ ه.ش) نام برد. که آثار هر دو سرآغاز تحول بزرگی در شعر گویشی بختیاری معاصر بود. ملازلفعلی بختیاری از پیشروان شعر گویشی بختیاری، پیش از داراب افسر است. اشعار وی با واژگان اصیل بختیاری «بیانگر تبحر و اشراف فراوانی است که ایشان به گویش بختیاری داشته اند».۹ اما «داراب افسر» مشهورترین شاعر گویشی بختیاری است. حسین افسر در مقدمه دیوان وی می نویسد: «داراب افسر بختیاری… آنچنان با قدرت و صلابت، کلام و زبان بختیاری را به زیبایی به شعر جاری ساخت که اینک فرهیختگان دیار بختیاری او را پدر شعر بختیاری می نامند. همچنانکه ملک شعرای بهار گفته بود: کاری که فردوسی در مورد زبان فارسی انجام داد افسر در زبان بختیاری انجام داده است»۱۰

«پژمان بختیاری» محقق، مترجم و شاعر بزرگ معاصر (۱۲۷۹ـ۱۳۵۰) نیز از نخستین محققانی بود که ضمن سرودن اشعاری به گویش بختیاری، به بررسی شعر و ادب بختیاری نیز پرداخت.۱۱ و تحقیقات دامنه داری در باب تاریخ و فرهنگ و شعر بختیاری انجام داد که تنها بخشی از آنها منتشر شده است.۱۲ از دیگر شاعران مشهور این دوره می توان از «عبدالحسین احمدی بختیاری» (۱۲۸۰ـ۱۳۶۱)، »سرهنگ اوژن بختیاری» (۱۳۲۴) «مشفق ضرغام بختیاری» (۱۲۸۳ـ ۱۳۵۱) «مهراب بختیاری» ، «جمشید امیر بختیار» و... نام برد.

شعر بختیاری از انقلاب اسلامی تاکنون

پس از انقلاب اسلامی تحول بزرگی در عرصه شعر و ادب و موسیقی بختیاری پدید آمد و آثار فاخر فراوانی با مضامین نو و بدیع ارائه شد و همسو با تحولات شعر معاصر ایران، شعر گویشی بختیاری نیز در این دوره متحول گردید و مضامین تازه صورت چشمگیری در آن راه یافت. در این دوران، در شعر بختیاری، بازگشت به هویت تاریخی سرزمین بختیاری و نوعی تمایل به استفاده از نمادها و گرایش به سمبلیسم نمایان است و از نمادها و واژگان اصیل بختیاری نظیر: لچک و مینا(نماد زیبایی و عفت)، چوقا(نماد اصالت)، بُهون(نماد زندگی بی آلایش)، برنو(نمادشجاعت و دلاوری)، زردکوه (نمادصلابت) و... که معرف نمادهای فرهنگی ایل بختیاری هستند. بهره بسیار برده شد. همچنین شعر آئینی با محوریت اسلام، انقلاب و دفاع مقدس نیز رونق فراوان یافت و در آن مضامینی همچون: مبارزه، حماسه، دفاع و پایداری، ایثار و شهادت، مدح اهل بیت(ع)، تعهد و ایمان و… به کار گرفته شد. به طور کلی در درون مایه شعر بختیاری مفاهیم حماسی و آزادگی موج می زند.

اما در دوران اخیر، شعر گویشی بختیاری در کنار شعر آیینی و نیز توجه به تاریخ و هویت یختیاری، در بسیاری موارد نیز از شعر متعهد و جامعه گرا فاصله گرفت و به سمت فردگرایی سوق پیدا کرد. به تعبیر دکتر شفیعی کدکنی۱۳ اگر گوش خود را به دیوار زمانه شعر اکنون بچسبانیم. واژه ها و مضامینی که حاکی درونگرایی شاعر معاصر بختیاری است مکرر به گوش می رسد که آن نیز عمدتا ناشی از تحولات اکنون شعر معاصر است. لذا در یک جمع بندی می توان گفت که فرد گرایی و توجه به ارزش های فردی و پرداختن به خویشتن خویش، محور مهمی از شعر معاصر بختیاری است.

از سوی دیگر به نظر می رسد، عمدتاً شعر گویشی بختیاری ضمن تبعیت از قواعد و عروض شعر فارسی، آمیختگی و پیوند بیشتری با زبان فارسی معیار و رسمی پیدا کرده است. اگرچه عده ای منتقد این رویه هستند اما باید این مزیت مهم را ذکر کرد که این آمیختگی می تواند در ایجاد سلاست و روانی ، برای نسل جوان و آینده بختیاری و افرادی که به این گویش آشنایی و تسلط کمتری دارند موثر واقع شود و از طرفی بر توسعه و غنای آن نیز خواهد افزود. امروزه خیل عظیم شاعران جوان بختیاری نوید بخش آینده ای درخشان در شعر و ادب گویشی بختیاری و به تبع آن در پهنه ایران زمین خواهد بود

درج یک دیدگاه